«شیراز تا حیفا» روایت شکلگیری بهائیت در عصر قاجار
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۵۰۴۴۵
آئین رونمایی از کتاب «شیراز تا حیفا» با حضور اسماعیل شفیعی سروستانی، مدیر مسئول موسسه فرهنگی هنری موعود عصر و حمیدرضا اسماعیلی، پژوهشگر تاریخ معاصر دوشنبه (۷ اسفندماه ۱۴۰۲) در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در این نشست، حمیدرضا اسماعیلی درباره موضوع و پرسش «نسبت طاهره قرهالعین با بهائیت» گفت: به رغم آنکه بهاییها تلاش دارند به دلایل مختلفی وی را مصادره کنند، اما میان او و بهاییت (خوب یا بد) هیچ رابطهای وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسماعیلی با بیان اینکه بابیت موضوع دامنهداری است، گفت: ۱۸۰ سال از بابیت و حدود ۱۵۰ سال هم از تحولات جریان بهائیت میگذرد. امروز مطالعات مربوط به این پدیده پیچیده که دارای ابعاد مختلفی است، نیاز به بازنگری و آسیبشناسی دارد. شاید تصور بسیاری بر این باشد که بهاییت یک موضوع تاریخی مربوط به زمان قاجار و پهلوی بوده و امروز شناخت آن خیلی اهمیتی ندارد. یا مثلاً نهایتاً چند ده هزار نفر هستند که فرقهای دارند و مشغول عقاید و مناسک فرقهای خود هستند. بخشی از این باورهای اشتباه درباره بهاییت ریشه در حوزه بهائیپژوهی دارد.
اسماعیلی در ادامه به چند خطای شناختی در این حوزه اشاره کرد و گفت: بهائیت بعد از انقلاب اسلامی به دلیل ضربهای که خورد به طور بنیادی نابود شده است. همچنین بهائیت پدیدهای محلی، ایرانی، فرقهای و آیینی مستقل از یهود است. جریان سکولار و لائیک بهایی، بهایی نیستند. بهائیت نه یک پدیده تاریخی مانده در اعصار قاجار و پهلوی و نه یک فرقه کوچک است. «سازمان سیاسی بهائیت»، سازمانی جهانی با حدود ۱۸۰ شعبه در کشورهای مختلف است که در اتصال به شبکه جهانی گلوبالیستها، فعالیتهای رو به گسترشی در تمام جهان دارد. این پیوند از اواخر قرن ۱۹ تا امروز وجود داشته است. مسئله امروز جهان مسئله دولت آمریکا و دولتهای غربی نیستند؛ مسئله گلوبالیستها هستند که هم دولتهای غربی و غربگرا و نظام سرمایهداری را تأسیس کردهاند و هم موضوعاتی مانند فرقهها را دربرمیگیرد. موضوع بهائیت موضوع زنده و در ارتباط با گلوبالیستها است.
وی در ادامه گفت: دولتهای غربی و سرمایهدار جدای از یهود بینالملل وجود ندارد. همانها که بهائیت را ایجاد کردند، گلوبالیسم را به جلو میبرند؛ لذا برای فهم این مسائل باید آسیبشناسی در حوزه بهائیتپژوهی را جدی گرفت. جالب است که روسا و رهبران قدیم و جدید بهائیت مانند پیتر خان و جواهری تاکید دارند که ما سازمان هستیم و از یک نظم اداری محکم برخورداریم، اما هنوز در ایران بیشتر واژه فرقه به آنها اطلاق میشود. اگر با اطلاعات کامل هشتاد سال اخیر به نحوه توسعه بهائیت در بسیاری از کشورهای جهان نگاه کنیم که مطابق برنامههای چندین ساله سازمانی صورت گرفته در مییابیم که با یک سازمان بزرگ جهانی مواجهیم که در حدود ۱۸۰ کشور شعبه دارد و مرکز جهانی آن در شهر حیفا در فلسطین اشغالی (اسرائیل) است. حال که این جلسه به میمنت رونمایی از کتاب «از شیراز تا حیفا» برگزار شده، خوب است تا فتح بابی شود تا روندی که بهائیت از شیراز تا حیفا طی کرد را به صورت دقیق بازشناسی کنیم.
اسماعیلی بیان کرد: وقتی در مورد بهائیت صحبت میکنیم ضروری است تا درباره تاریخ آن هم صحبت کنیم، اما نه تنها درباره مسائل روز بهائیت کم سخن گفته شده، بلکه درباره تاریخ بهائیت هم آنگونه که مطابق مسئلهها و اپیستمه عصر حاضر باشد، هم صحبت نشده است. جامعه بشر و انسان در حال تحول است. امروز جامعه شبکهای و اطلاعاتی شکل گرفته است و دنیا و افکار امروز با صد سال پیش بسیار فرق کرده است. باید متناسب با جامعه امروز سخن گفت و تحقیق کرد نه انسانهای صد سال پیش. سیر تحولات بالاست و پژوهشها نمیتواند همان پژوهشی باشد که برای صد سال قبل بوده است. نظام معرفتی امروز بشر تغییر کرده است. اگر بازخوانی میکنیم باید بسیاری از کتابهای قدیم را معرفی کنیم، آن هم به شیوهای که به کار امروز بیاید. در این زمینه کتابهای خوب فراوان است که تعدادی از آنها هنوز در حد نسخه خطی هستند و به نسخه چاپی نرسیدهاند. نمونه آنها کتاب «لسان الصدق» نوشته سیدمحمد زنجانی، معروف به «سیدمجتهد» است که در ذیل تفسیر برخی آیات قرآن اشارهای هم به ماجرای شورش زنجان داشته است.
وی در ادامه گفت: با بررسی همین متون معلوم میشود که مثلاً آیا علیمحمد باب آنطور که برخی مدعی شدهاند ادعای پیامبری کرد یا نه؟ زیرا آنگونه که من در این متون و منابع اولیه مطالعه کردم ادعای امام زمانی مشهود است، اما اثر روشنی از ادعای پیامبری مشاهده نمیشود؛ لذا این پرسش مهم است که این ادعا از کجا آمده است؟ چرا در جامعه بهائیپژوهی این ادعا تکرار شده است که مراحل ادعای علی محمد شیرازی ابتدا بابیت بوده، سپس امام زمانی و در نهایت پیامبری؟ از سوی دیگر این ادعا را در متون مأموران غربی، چون آلفونس نیکلا معلم مدرسه آلیانس اسرائیل میبینیم؛ لذا ما در جریان تاریخ قدیم باید خیلی کار کنیم. باید مشخص کنیم که بسیاری از کتابها در چه دورهای نوشته شده است و بر این اساس، باید کتابهای جدید بنویسیم. کتابهایی که مسئله امروز جامعه را شرح میدهد و بر اساس آن تاریخ گذشته را نیز میگوید.
وی بیان کرد: اگر این چنین سراغ تاریخ برویم معلوم میشود که آیا باید از ترور ناصرالدین شاه به عنوان یک حادثه خوب تاریخی یاد کرد یا برعکس؟ در مرگ ناصرالدین شاه عدهای خوشحالی میکنند و میگویند شاگرد سیدجمالالدین، میرزا رضای کرمانی شاه ظالم را ترور کرد! آنها نقش بابیها و دولت عثمانی و مأموران انگلیس را در ترور تنها شاه شیعه درنظر نمیگیرند. این گروه با محوریت سیدجمال جلساتی در استانبول تشکیل میدهند و تصمیم میگیرند شاه شیعه کشور را ترور کنند؛ شاهی که در برابر بابیها و بهاییها ایستاده بود و پس از ترور وی زمینه برای رشد و نفوذ آنها فراهم شد؛ لذا وقتی مسئله را بشناسیم مواجهه ما با تاریخ فرق میکند. یک عده اساس نظام پادشاهی در طول چند هزار سال گذشته را زیر سوال میبرند و بدینوسیله از چنین اقداماتی استقبال میکنند. مگر تا پیش از دنیای جدید، در تجربه بشری به جز نظام سیاسی مونارشیم و پادشاهی حکومت و نظام سیاسی دیگری سراغ داشت؟! یهود و گلوبالیستها همین را میخواهند که ما تاریخ خود را به کناری بگذاریم. وقتی ملتی تاریخ خود را به کنار بگذارد، بیهویت میشود.
اسماعیلی در پایان درباره اینکه چگونه باید امروز به بهاییت پرداخت، به یک مثال از روزها و ماههای اخیر اشاره کرد و گفت: در ماههای گذشته که اسرائیل به صورت عجیبی به نسلکشی و جنایت علیه بشریت به معنای واقعی آن دست میزند، جنبشهای دانشجویی در جهان و از جمله در کانادا، آمریکا و اروپا خیزشی را علیه اسرائیل با تحصن و اطلاعرسانی آغاز کردهاند. نکته طنز تلخ تاریخ اینجاست که صد نهاد به اصطلاح حقوق بشری که بهائیان هم در میان آنها هستند در بیانیه مشترکی نسبت به پدیده «یهودستیری» در محیطهای دانشگاهی غرب هشدار دادهاند! مسئله امروز بشریت که بهائیت نیز با آن در پیوند است همینجا و همینهاست. امروز، باید از بهائیت امروز و در اتصال با شبکه جهانی – صهیونیستی گلوبالیستها و آثار منفی آن برای بشریت امروز و فردا سخن گفت. پرداختن به تاریخ بهائیت هم باید در ذیل همینها باشد.
در ادامه، اسماعیل شفیعی سروستانی گفت: این متن درخشان، نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکلگیری فرقه بابیه و در ادامه آن پایهگذاری فرقه بهائیه در بستر ایران عصر قاجار در نقطه مهم قرن سیزدهم هجری قمری و سرآغاز تحولات سیاسی و اجتماعی در جهان اسلام است. استعمارگران برای ایجاد دو فرقه وهابیت در جزیرهالعرب در بین جمعیت اهل سنت و بهائیت در کانون جهان تشیع موجب بروز انشقاق و تفرق مذهبی در دو قطب مهم اهل سنت و شیعه موجب ابتلائات، جنبشها و آشوبهای گوناگون سیاسی و اجتماعی شد.
وی با اشاره به فرآیند فرقهسازی در جهان اسلام افزود: موضوع فرقهسازی در جهان اسلام نقش مهمی را در تفرق امت اسلام ایفا کرده است و در جهان اسلام سابقهای بسیار طولانی دارد. لازم به ذکر است فرقهسازی همواره در حوزه تمدنی و دینی ما به صورت مستقیم و غیرمستقیم دخالت داشته است و در بازههای زمانی گوناگون از صدر اسلام تاکنون با صور و دسیسههای گوناگون به ایجاد فرقه و سازمان پرداخته است و در مورد بهائیت که گمان میرفت خفته و خاموش شده است، دیگربار در حوزه تمدنی و فرهنگی ایران امروز نقشآفرینی میکند. از امام صادق علیهالسلام نقل است: «ما امتی هستیم که همواره ابلیس افرادی را میان مسلمانان نفوذ میدهد که از ما نیستند و پیرو دین ما نیستند، ابلیس به آنها میدان میدهد و او را شهره میگرداند و از زبان او بهتان و دروغی به ما میبندد. عصر آن دروغگو که به پایان میرسد، دروغگوی دیگری به شهرت میرسد و شبهاتی دیگر طرح میکند. پس کار ابلیس ایجاد تفرقه است.».
شفیعی سروستانی بیانکرد: فرقه به معنای جدا شدن و از دیگران جدا شدن است و به جماعتی اطلاق میشود که بر دیگران وارد میشود و ایشان را از بدنه جامعه به دور میکنند. در معنی فرقه با مفهوم کالت روبهرو هستیم، تاکنون طبق دایرهالمعارف فرقهها، ۲۰۰۰ فرقه هماکنون مشغول به کار هستند. حدیثی نیز منسوب به حضرت ختمی مرتبت در اشاره به ورود انشعاب بیان میکند: «یهودیان به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند.» این حدیث به حدیث افتراق معروف است. تنها یک فرقه فرقه ناجیه است. مسیحیان به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند و تنها یک فرقه اصیل است. مسلمانان به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند که تنها یک فرقه، فرقه ناجیه است.
وی در ادامه گفت: سیر تطور فرقهسازی در جهان اسلام در سه بازه زمانی تعریف میشود، مرحله نخست جریانی داخلی با رویکردی داخلی این مقطع از صدر اسلام آغاز و تا قرن ۱۲ ادامه دارد. جریان دوم جریانی داخلی با رویکردی خارجی (قرن ۱۲ و ۱۳) که در این مقطع فرقههای شیخیه، بابیت، بهائیت. وهابیت شکل میگیرد. با مراجعه به ملل و نحل شهرستانی فرقههای شکل گرفته در مرحله نخست، حاصل عدول از صراط مستقیم، غفلت از مبادی و معیارها، اختلاط آموزهها، تعصب خودخواهی و قدرت طلبی هستند. اما آنچه در بازه زمانی قرن ۱۲ و ۱۳ رخ میدهد، محصول دسیسه استعمار، غفلت از مبادی و معیارها، خودفروختگی و عناد با معارف اصیل اسلامیاند. مرحله تاریخی سومی نیز در این بازه وجود دارد که شامل جریان خارجی با رویکردی خارجی، محصول استراتژی جدید غرب علیه اسلام و مسلمین، غفلت مسلمین و معلمان فرهنگی و خودباختگی است.
این پژوهشگر افزود: آرام آرام این فرقهها بنیاد این سرزمین را از بنیاد اصلی جدا کردند. شبهاتی را دامن زدند و ما وقتی درباره هنگامه ظهور منجی موعود میخوانیم، این پرسش مطرح میشود که آیا امام مهدی (عج) دین جدید میآورد؟ خیر، آنچه میآورد، همان سنت رسول مکرم اسلام (ص) است. اغتشاش، انشعاب و تشتت چنان وارد زندگی مسلمانان شده است که وقتی امام زمان (عج) ظهور میکند، مردم فکر میکنند دین جدیدی آورده است در حالیکه دین جدیدی نیست.
شفیعی سروستانی در ادامه گفت: گفتگو از فرقهها مطلقاً جدا از منجیگرایی نیست. منشا اصلی منبع صدور فرقهها ابلیس است. ابلیسی که قسم خورده تا انسان را گمراه کند. عمر شیطان تا زمان ظهور، ولی عصر (عج) است. چون میداند که در راس دین حقیقی بر صراط مستقیم حضرات معصوم نشستهاند، به جان مسلمین افتاد تا با گروهسازی و انشقاق آنها را از هم جدا کند که همین اتفاق هم افتاد. جریانی که در جهان اسلام اتفاق افتاد، جریان داخلی با رویکرد داخلی بعد از رحلت پیامبر (ص) بود. زمانی که پیکر رسول خدا (ص) هنوز بر روی زمین قرار داشت، نطفه فرقهسازی بسته شد.
وی افزود: جریان خلافت مسلمین از امامت حقه خارج شد و بنیامیه و بنی عباس شکل گرفت. این اولین جریان در صدر اسلام محصول عدول از صراط مستقیم بود. در غدیر و روز غدیر مظهر صراط مستقیم مولا علی (ع) بود، ولی در سقیفه بنا بر عدول از صراط مستقیم رویگردانی از مبادی اولیهای که خداوند، رسول خدا و سنت رسول بود بنا گذارده شد. اختلاط آموزهها را باعث شدند و قدرتطلبی باعث شد که شاهد شکلگیری اولین فرقه باشیم. تا ۲۵۵ یعنی آغاز میلاد امام عصر (عج) خلفای عباسی حاکم هستند و این منصب به سلاطین منتقل میشود. تا قرن ۱۲ در خود فرو برد. نقطه عطف فرقهسازی را از قرن ۱۲ تا ۱۳ شاهد هستیم. با جریانی که تا امروز نفس میکشد، بابیت، بهائیت و وهابیت در دو نقطه مهم از جهان اسلام یعنی عربستان سعودی و ایران شکل گرفت.
اسماعیل شفیعی سروستانی در پایان مشخصههای فرقههای قرن دوازدهم و سیزدهم که محصول استعمارند بر شمرد و گفت: توجه عمده به بخشی از آموزههای اسلامی، اصرار موکد بر جدایی دین از سیاست، گرایش سیاسی به جریانهای استعماری، تفرقهافکنی میان صفوف مسلمین و شبههافکنی در میان افکار عمومی است. جریان دوم فرقهسازی که نقطه عطف دوم در قرن دوازدهم و سیزدهم هستند، ظاهر امر آن است که این جریان داخلی است، اما نگاهش کاملاً به بیرون است و این جریان تا به امروز نفس میکشد و حیات دارد. ما در دو جغرافیای فرهنگی، یکی در جزیزهالعرب کانون اهل تسنن و دیگری در ایران کانون تشیع، شاهد شکلگیری دو جریان استعماری و معطوف به خارج با هدف ایجاد شبهه و انشقاق میان مردم امت اسلامی هستیم. جریان بابیه امری است که کانونیترین اصل فرهنگ تشیع یعنی مهدویت را نشانه رفته است و این امر، درست در مقطعی که استعمار دارد پوست میاندازد تبلور پیدا میکند. در نظر داشته باشید این جریان همزمان با فروپاشی امپراطوری عثمانی رخ میدهد و هدفی جز بلعیدن جهان اسلام ندارد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیاتمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: معرفی کتاب فرقه بهائیت شفیعی سروستانی شیراز تا حیفا جهان اسلام گلوبالیست ها ادامه گفت صراط مستقیم فرقه سازی شکل گیری یک فرقه کتاب ها فرقه ها قرن ۱۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۵۰۴۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضعف جریان حوزوی و علوم انسانی اسلامی در به تصویر کشیدن اندیشه خود
به گزارش خبرگزاری مهر، مسعود معینی پور در اولین جلسه از سلسله نشستهای اکران، نقد و ایده پردازی تولید فیلم از دیدگاه اندیشه اسلامی که در سالن نمایش معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد تصریح کرد: ایده اصلی اندیشه سینما عمومی کردن اندیشه و تحلیلهای اندیشهای و دانایی است.
وی با بیان اینکه فیلم تولید روایت میکند، داستان میسازد و جهان خلق میکند و در افکار عمومی و جامعه تأثیرگذار است افزود: اساتیدی که در حوزه علوم انسانی اسلامی و اجتماعی فعالیت دارند، اگر نتوانند جهانی خلق کنند و فضای ذهنی و داشتههای علمی خودشان را برای دیگران و جامعه بیان کنند زبان الکنی خواهند داشت و با دیگران نمیتوانند گفتگو کنند.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) اضافه کرد: کما اینکه اگر نتوانند چیزی که دیگران ساختهاند از یک جهان جدید را ببینند و تحلیل و بررسی و نقد انجام دهند، کر و کور خواهند بود.
وی بیان داشت: پس مجبوریم کسانی که در حوزه علوم انسانی اسلامی فعالیت دارند و تجربیاتی در تخصص خود کسب کردهاند را با عرصه فیلم و سینما آشنا کنیم و هم اینکه انگارههای اساتید درباره فیلم را ارائه بدهیم.
معینی پور اظهار داشت: اگر کسی بخواهد به صورت تخصصی به نقدها بپردازد، باید به نقدهایی که نوشته شده مراجعه کند اما ما در سینما اندیشه از منظر اندیشهای در حوزه تخصصی خودمان و با یک رویکرد علمی – اندیشهای به فیلمها نگاه میکنیم.
وی با بیان اینکه فیلم جهان خلق شده کسی است که آن فیلم را ساخته و این جهان باید آسیب شناسی شود گفت: چارچوبی که بر اساس آن میبایست به این فیلمها نگاه کرد رمزگانی دارد که شامل رمزگان فنی و سرگرمی و تکنیکی و تلفیقی از فرم و محتوا میشود.
معاون فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی عنوان داشت: اصحاب اندیشه و علم در حوزه فرهنگی باید به زبان عوام و تولید تصویر از اندیشههایشان توجه کرده و ارائه آنها را یاد بگیرند که یکی از ضعفهای جدی جریانات حوزوی و علوم انسانی اسلامی در ایران است که بلد نیستند اندیشهشان را به تصویر بکشند.
وی تصریح کرد: ما در انتقال اندیشه و مضامین دینی بلد نیستیم آنها را به تصویر بکشیم و از معضلات اصلی محسوب میشود و فرمهای محدود – روشهای گفتگوی محدود – تعامل با عرف بسیار محدود و هم اینکه بلد نیستیم با دیگران چگونه به تفاهم برسیم و خوب بشنویم.
معینی پور یکی از مزیتهایی که عالمان دینی در گذشته داشتهاند را تعامل و ترابط با عموم مردم دانست و گفت: یکی از مظاهر مدرنیته و یکی از خواستههای مدرنیته که درباره ما اعمال شده این است که روز به روز از عرف جامعه و فضای عمومی جامعه فاصله گرفتهایم و تبدیل به یک طبقه شدهایم.
وی خاطرنشان کرد: طبقه فکر و اندیشه و طبقه علم و این تعامل در سینما اندیشه شکل خواهد گرفت و اندیشه و تحلیلهای اندیشهای و دانایی در حوزه سینما عمومی خواهد شد.
در ابتدای این نشست نیز، حمید بایرامی دبیر علمی این نشست نیز با بیان اینکه سینما در دنیای امروز، به عنوان یک وسیلهی قدرتمند برای انتقال اندیشهها، ارزشها و دیدگاهها به جوامع مختلف شناخته میشود گفت: از طرفی، فیلمهای ساخته شده در جوامع غربی، با تمرکز بر موضوعات مختلف، تأثیرات عمیقی بر باور و ناخودآگاه جوانان و نسلهای جدید گذاشته و میگذارد.
وی افزود: خلائی که در نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد این است، با اینکه صاحبنظران و اندیشمندان اسلامی در برههای با استفاده از ابزارهایی که قابلیت انتقال اندیشه را داشته توانستهاند این امر را محقق کنند و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) از جمله این انتقال اندیشههاست اما با اینکه ابزارهای انتقال اندیشه به جامعه و مردم با گذشت زمان به لحاظ کمی و کیفی پیشرفت روزافزونی داشته ولی به نظر میرسد، اندیشههای ناب انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به خوبی به جامعه و مردم منتقل نمیشود.
دبیر علمی سلسله نشستهای سینما اندیشه گفت: ما در این برنامهها در صدد هستیم با استفاده از توان علمی اساتیدی که در تخصص خودشان از جمله صاحبنظران و اندیشمندان محسوب میشوند، استفاده کنیم و تا حدودی به این خلاء و مساله موجود در کشور بپردازیم.
کد خبر 6089777 فاطمه علی آبادی